بدون عنوان
سلام امروز با محیا رفتیم زیارت عاشورا محمدرضا هم اونجا بود دیروز توی مهد در مورد عاشورا و محرم به بچه ها گفته بودند و محیا تا منو دید گفت مامان امام حسین رو شهید کردند چون که به حرف آدم بدا گوش نکرده بود و گفته بود من شما رو دوست ندارم اونا هم شهیدش کرده بودند تشنه بود یه بچه سه ساله هم بود که شهید کرده بودند و آب هم بهش نداده بودند خونه هاشونو آتیش زده بودند عموش رو هم شهید کرده بودند و ما هم سینه زدیم و خوندیم دویدم و دویدم به کربلا رسیدم یه باغبون خسته، با یک دل شکسته با لب تشنه نشسته ادامه اش رو خوب یاد نگرفته بود توی خونه به باباش داشت ...
نویسنده :
مامان محیا
9:39